علاوه بر ساختار شیمیایی فلزات، ساختار سطح فلزات نیز بر روی خواص ظاهری سیستم رنگی كه در مراحل بعد اعمال میشود مؤثر میباشند. ساختار سطح فلزات كم و بیش متأثر از پروسه تولید فلزات و نحوه شكل دهی آنها میباشد. به همین دلیل زبری سطح فلز را طی عملیات تمیزكاری بوسیله برس زنی، سندینگ و بلاستینگ بوسیله ذرات فولادی یا سند، تغییر میدهند، تا بوسیله ایجاد زبری مناسب خواص سیستم رنگ را بهبود دهیم.
از آنجا كه خواص ظاهری و حفاظتی لایههای رنگ كه در مراحل بعد اعمال میشوند وابستگی شدیدی به ساختار سطح فلزات دارد، به همین علت در نظر گرفتن فاصله قله تا دره و اختلاف بین بلندترین قله و عمیقترین دره اهمیت بالایی دارد.
در صورتیكه زبری سطح فلز زیاد باشد حتی بعد از اعمال لایههای مختلف رنگ میتوان به وضوح تأثیر آن را پس از اعمال رنگ رویه مشاهده كرد. در شكل زیر یك نمونه از میزان تأثیر زبری سطح بدنه بر روی زبری لایههای مختلف رنگ، را میتوان مشاهده كرد.
علاوه بر برخی مواد مورد استفاده در ساخت یك قطعه صنعتی همانند ساختار سطح و نحوه آمادهسازی، یكی از عوامل دیگری كه به شدت بر روی كیفیت سیستم رنگ و در نتیجه خواص حفاظتی و ظاهری رنگ یك قطعه صنعتی اثر میگذارد نحوه اتصال و طراحی قطعه صنعتی میباشد. در صورتیكه یكی از اهداف رنگآمیزی حفظ كیفیت رنگ در درازمدت باشد، طراحان صنعتی باید به قوانین معینی در طراحی قطعات صنعتی دقت كنند. این قطعات صنعتی ممكن از مواد مختلفی همانند چوب، كامپوزیتها، فولاد یا سایر فلزات و پلاستیك یا سایر تركیبات ساخته شده باشند.
به خصوص طراحی مناسب قطعات ساخته شده از چوب به منظور جلوگیری از ایجاد استرسهای حاصل از رطوبت و در نتیجه ترك خوردن چوب اهمیت ویژهای دارد. در عین حال باید طراحی قطعه به گونهای باشد كه بتوان لایههای مختلف رنگ را با ضخامت یكنواخت بر روی قطعه اعمال كرد و دارای حداقل مقدار اختلاف ضخامت باشیم.
ارتباط بین طراحی مناسب و پایداری رنگ را میتوان به وضوح در ساخت پنجرهها مشاهده كرد. در هنگام طراحی پنجره باید مطمئن باشیم كه آب براحتی از روی پنجره خارج میشود و آب بر روی پنجره باقی نمیماند. به منظور اطمینان از خروج آب میتوان در برخی مناطق سوراخهایی تعبیه كرد یا به این مناطق حالت شیبدار دهیم تا آب در این محلها باقی نماند. همه لبههای تیز باید دارای انحنا شوند زیرا هرچه لبه تیزتر باشد ضخامت رنگ در آن مناطق كمتر میباشد. بنابراین با ایجاد انحنا در این مناطق سعی میكنیم تا به ضخامت مناسبی از فیلم رنگ دست یابیم. همچنین باید برخی نواحی با سیلرهای مناسب پر شوند. سیلرهای مورد استفاده باید خاصیت الاستیته خود را برای مدتهای طولانی حفظ كنند زیرا همیشه یك پنجره تحت اثر استرسهای دائمی میباشد.
قطعات فلزی اغلباً دارای شكل بسیار پیچیده و دارای نقاط اتصال، بوسیله جوشكاری و پرچ نمودن میباشند در عین حال دارای حفره و شیارهای متعددی میباشند. بدنه خودرو نیز دارای این ویژگی ها میباشد. وجود نقاط نوك تیز در یك قطعه فلزی باعث مشكل شدن فرآیند رنگ آمیزی آن میگردد. حفرههای سربسته یا حفرههایی كه به سختی قابل دسترسی میباشند باید توسط مواد مناسب پر شوند یا اینكه توسط طراحی مناسب یا ایجاد سوراخ برای ورود رنگ به داخل آنها قابل دسترس شوند. زمانی كه اعمال رنگ بصورت غوطه وری صورت گیرد همانند اعمال آستر باید طراحی خودرو به گونهای باشد كه مناطقی برای جمع شدن رنگ وجود نداشته باشد وجود این مناطق علاوه بر هدر رفتن رنگ باعث كاهش ضخامت فیلم رنگ در این مناطق و در نتیجه كاهش مقاومت خوردگی رنگ و در عین حال عیوب فراوان دیگری برای لایه آستر میشود. در صورت بروز این عیوب در یك لایه آستر مجبور به رفع عیب از نقاط معیوب میباشیم كه نتیجه آن افزایش هزینههای رفع عیب، افزایش تعداد نیروی انسانی مورد نیاز برای رفع عیب، افزایش طول سالن رنگ و افزایش سایر هزینهها و در عین حال كاهش سرعت تولید خط خودرو میگردد. به علت اینكه دلایل بروز این عیوب، روشهای رفع عیوب احتمالی دارای جزییات فراوان میباشد و در عین حال تعداد عیوب احتمالی نسبتاً زیاد میباشد به همین دلیل در این كتاب در مورد این مسائل صحبت نمیكنیم و فقط به بیان كلیات اكتفا میكنیم. تبدیل نقاط نوك تیز به نقاط دارای انحناء نیز اهمیت ویژهای دارد زیرا همانطور كه گفته شد ضخامت لایههای رنگ در لبههای نوك تیز پایین میباشد كه نتیجه آن كاهش خواص حفاظتی سیستم رنگ در این نقاط میباشد.
فایل ورد 61 ص